جادوگر عشق

                                      قد یک خاطره باران بارید

                                                                       سحر از سمت طلوع یادت

                                      قطره قطره قدمت می زدم و

                                                                        لب به لب از غزل آزادت

                                       فارغ از ولوله ی آدم ها

                                                                        جاری ام ، تر شدم از فریادت

                                      می شوم آن هم قدم فاصله ها

                                                                           عازم دهکده ی آبادت

                                        ای مسیحای یقین! آگاهم

                                                                           می رسی با قدح امدادت

                                                                                       آمنه اسکندری (( شاعر الهام های آسمانی ))

به نام خالق مهربانی

هنگامی که اسمان شکافته شود

وهنگامی که ستارگان اسما فروریزند

وهنگامی که که اب دریاها روان گردد

وهنگامی که قبرها زیرورو شود

وهرکس به هر چه مقدم وموخر انجام داده است همه را بداند

ای انسان!

چه اعث شد که به خدای کریم وبزرگوار خود مغرور گشتی؟!

سوره انفطار

سلام

..............امروز زور تولد وبلاگ منه .........

فعلا.............

التماس دعا 

به نام خالق زیبایی ها

خداوندا به تو پناه می بریم از بدی باطن و بایان بد و از کوچک شمردن گناهان کوچک

خداوندا بردوفرشته با کرامت که نویسنده اعمال هستند زحمات ما را اسان کن

خداوندا برمحمدوال او دورود فرست واز برکات اسمان ها و زمین روزیمان کن که تو بر همه چیز توانایی

خداوندا به من نیروی خودت انچه را می جویم عطا کن وبه عزتت از انچه می ترسم پناهم ده

خداوندا مرا توفیق ده که تورا در هنگام خوشحالی از روی اخلاص بخوانم

خداوندا انان که همه چیز دارند مگر تورا به سخره می گیرند انان که هیچ ندار مگر تو را

خداوندا هرکودکی با این بیام به دنیا می اید که تو هنوز از انسان نومید نیستی

خداوندا تو دوست می داری که من تورا دوست دارم با انکه بی نیازی از من

خداوندا بس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاجم به تو

خداوندا مرا عمل بهشت نیست طاقت دوزخ ندارم .اکنون کار با فضل تو افتاد

پس خدای من..............

............. بروردگارمن................

..................... خالق من....................

.................................مرا ببخش که سر شار از گناهم وشرمسار...........

مرا ببخش ............

...............مرا ببخش زیرا که دل شکسته و بشیمان به نزدت باز گشتم........

ببخش خدای من.......

التماس دعا

گروه متخصص و محققی در یک تحقیق سوالی را از گروهی کودک خردسال پرسیده بودند که پاسخهایی که بچه ها دادند عمیق تر و متفکرانه تر از تصورات بود.
سوال این بود: معنی عشق چیست؟
نظر شما راجع به جوابهای بچه ها چیست؟

1- وقتی کسی شما رو دوست داره ، اسم شما رو متفاوت از بقیه می گه. وقتی اون شما رو صدا می کنه احساس می کنی که اسمت از جای مطمئن به زبون آورده شده. بیلی - 4 ساله .

2- مادر بزرگ من از وقتی آرتروز گرفته نمی تونه خم بشه و ناخن هاش رو لاک بزنه پدر بزرگم همیشه این کار رو براش می کنه حتی حالا که دستهاش آرتروز گرفتن ، این عشقه. زبکا - 8 ساله.

3- عشق موقعی که دختره عطر می زنه و پسره هم ادکلون، و دو تایی می رن بیرون تا همدیگر رو بو کنن. کارل - 5 ساله.

?- عشق وقتیه که شما برای غذا خوردن می رین بیرون و بیشتر سیب زمینی سرخ شده خودتون رو می دهید به دوستتون بدون اینکه از اون انتظار داشته باشید که کمی از غذای خودشو بده به شما. کریستی - 6 ساله.

?- عشق یعنی وقتی که مامان من برای بابام قهوه درست می کنه و قبل از اینکه بدش به بابا امتحانش می کنه تا مطمئن بشه که طعمش خوبه. دنی - 7 ساله.

?- عشق اون چیزیه که لبخند رو وقتی که خسته ای به لبت میاره. تری - 4 ساله.

7- عشق وقتیه که شما همش همدیگه رو می بوسید بعد وقتی از بوسیدن خسته شدید هنوز دوست دارید با هم باشید پس بیشتر با هم حرف می زنید. مامان و بابای من دقیقاً اینجورین. امیلی - 8 ساله.

8- عشق همون باز کردن کادوهای کریسمسه به شرطی که یه لحظه دست نگه داری و فقط با دقت گوش کنی. بابی - 7 ساله.

9- اگه می خواهی دوست داشتن رو بهتر یاد بگیری ، باید از دوستی که بیشتر از همه ازش متنفری شروع کنی. نیکا 7 – ساله.

10- عشق اون موقعس که تو به پسره میگی که از تی شرتش خوشت اومده ، بعد اون هر روز می پوشتش. نوئل - 7 ساله.

11- عشق مثل یه پیرزن کوچولو و یه پیرمرد کوچولو می مونه که هنوز با هم دوست هستن حتی بعد از اینکه همدیگر رو خیلی خوب می شناسن. تامی - 6 ساله.

12- موقع تکنوازی پیانو ، من تنهایی روی سن بودم و خیلی هم ترسیده بودم. به تمام مردمی که منو نگاه می کردن نگاه کردم و بابام رو دیدم که وول می خوره و لبخند می زد اون تنها کسی بود که این کار رو می کرد. من دیگه نترسیدم. کیندی 8 – ساله.

13- مامانم منو بیشتر از هر کس دیگه ای دوست داره چون هیچ کس دیگه ای شبها منو نمی بوسه تا خوابم ببره. کلر - 6 ساله.

1?- عشق اون موقعی هست که مامان بهترین تیکه مرغ رو میده به بابا. الین - 5 ساله.

1?- عشق زمانیکه مامان، بابا رو خندان می بینه و بهش میگه که هنوز هم از رابرت ردفورد خوش تیپ تره. کریس - 7 ساله.

1?- عشق وقتیه که سگت می پره بغلت و صورتت رو لیس می زنه حتی اگر تمام روز تو خونه تنهاش گذاشته باشی. مری آن- 4 ساله.

17- می دونم که خواهر بزرگترم منو خیلی دوست داره بخاطر اینکه تمام لباسهای قدیمی خودشو میده به من و خودش مجبور می شه بره بیرون تا لباسهای جدید بگیره. لورن - 4 ساله.

18- وقتی شما کسی رو دوست دارید موقع حرکت از مژه هاتون ستاره های کوچولویی خارج می شن. کارل - 7 ساله.

19- دوست داشتن اون وقتی هست که مامان صدای بابا رو موقع دستشویی می شنود ولی بنظرش چندش آور نمیآد. مارک - 6 ساله.

      و بالاخره آخریش ؛ تو رقابتی که هدفش پیدا کردن مسئول ترین بچه بوده ، پسر بچه 4 ساله ای برنده میشه. همسایه دیوار به دیوار این آقا پسر یک مرد مسن بود. این آقا به تازگی همسر خودشو رو از دسته داده بود. پسر بچه وقتی پیرمرد رو تنها در حال گریه کردن دیده بوده به حیاط خانه پیرمرد وارد می شه و می پره بغلش و همونجا می مونه، وقتی مادرش ازش می پرسه که چی کار کردی؟ میگه که هیچی من فقط کمکش کردم تا راحت تر گریه کنه...!

به نظر شما معنی عشق چیه؟ و عاشق کیه؟

اولین دوره المپیک لرها، موسوم به "لرمپیک" با رشته های زیر آغاز شد: - شنای با مانع، - کشتی پروانه، - پرش روی نیزه، - شیــــــــــرجه روی چمن، اسب سواری با سگ گله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خیلی دوست دارم همیشه باهات باشم
ولی باغ وحش که جای من نیست!!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

میدونی صفای ما پا برهنه ها چیه؟
اینکه ریگی به کفشمون نیست!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر مایلید با یک افغانی ازدواج کنید

به نکات زیر توجه کنید
.
.
.
.
خاک بر سرت ؛ مگه مایلی؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به اندازه ی صداقت پینیکیو رفاقت تام و جری و هوش و ذکاوت پت و مت دوست دارم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تو این مملکت که اینقدر با اعتیاد مبارزه میشه تو چرا نارفیقی کردی و منو معتاد خودت کردی ؟!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فتوای جدید علمای حوزه علمیه اگر یک پسر به دختری بگه قربونت برم عزیزم،20 ضربه شلاق داره!! اگر بگه قربونت برم خوشگلم 70 ضربه شلاق داره!! ولی اگر بگه قربونت برم الهی چون در راه خداست هیچ اشکالی ندارد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پسر خوب چگونه پسری است ؟ پسری که اولا دوست دختر نداشته باشه دوما دوست دختر نداشته باشه سوما دوست دختر نداشته باشه چهارما دوست دختر نداشته باشه ... چون دوست دختر بنای اولیه منحرف شدن این گل های پاک و معصوم است

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دوستان واقعی جواهراتی هستند گرانبها ، که بدست آوردنشان سخت و نگه داشتنشان سخت تر است . پس لطفا در حفظ و نگهداری من کوشا باش !

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یارو دستشویی بوده موبایلش زنگ می زنه پسرش بوده می گه : بابا کجایی ؟ می گه یه جایی. پسره می گه: مامان گفت امروز غذا نداریم هرجا هستی نهارتم بخورو بیا !!!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ترجیح میدم روی موتورسیکلتم باشم و به خدا فکر کنم تا اینکه تو کلیسا باشم و به موتورسیکلتم فکر کنم - مارلون براندو

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سه راه برای پول درآوردن وجود داره: 1. پدرت برات پول در بیاره 2.پدر مردم رو برای پول دربیاری 3. پدرت دربیاد تا پول دربیاری

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن , پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود .پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟

مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی؟ فقط خواستم بگویم تولدت مبارک. پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد , صبح سراغ مادرش رفت . وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت... ولی مادر دیگر در این دنیا نبود .

درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده میشود .

پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید : جاسوس می فرستید به جهنم!؟

از روزی که این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می کند و...

حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است: با چنان عشقی زندگی کن که حتی بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.