عشق
حرف نداری
دلتنگی هایم را میدانی،میدانی که بی تاب شده ام
بی قرار نگاهت،گرمای نفسهایت،لطافت آغوشت،حرارت بوسه هایت
می دانم که می دانی
آه که چه دیر میگذرد عقربه های ساعت دیواریم
چه بی رحمانه دوریت را به رخم می کشند؛
و چه طولانی اند لحظه های جدایی.
اما نه!
من با یاد تو زنده ام،نفس میکشم برای با تو بودن،
به امید روزی که دوباره در آغوش پر مهرت خودم را به دست عشق بسپارم
منتظرت می مانم.
عزیزترینم شب را به آرزوی دیدنت چشم بر هم می گذارم.
تمام دقایقم پیشکش حضورت.
شبهایت پر ستاره بهترینم.
حرفهایی برای نگفتن
و حرفهاییست برای نگفتن
حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند
و سرمایه هر کس به اندازه خرفهاییست که برای نگفتن دارد.
«دکتر علی شریعتی»
خقیقت زندگی
کاریکلتور دانشجویان خوش خیال

کاریکاتور داماد نگون بخت

کاریکاتور بدون شرح
.jpg)
دلتنگ ... ی ... میلاد
هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم اندوه من انبوه تر از دامن الوند یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش بگذار به بالای بلند تو ببالم
احتیاج به توضیح نیست همین بس که ، لذت ببرید. |
خیس ...خیس... تر ....
ز فرط گریه باران می چکد از دستم این شب ها
یکی دستم بگیرد ، مست مست مستم این شب ها
غزل می خوانم و سجاده ام پر می کشد با من
نمی خوابند یک شب عرشیان از دستم این شب ها
خدا را شکر سوزی هست ، آهی هست ، اشکی هست
همین که قطره اشکی هست یعنی هستم این شب ها
به جای خون به رگ هایم کبوتر می پرد تا صبح
تشهد نامه می بندد به بال دستم این شب ها
دلی برداشتم با تکه ابری از نگاه خود
به پابوس قیامت بار خود را بستم این شب ها
« منتخبی از شاعر محترم ؛ جناب آقای علیرضا قزوه »