آیت الله محمدتقی بهجت از زبان آیت الله محمود امجد
آیتالله العظمی بهجت (ره) از مفاخر عصر ما بودند و کسانی که کمابیش با ایشان آشنا بودند میدانند که ایشان در یک اوج اعلا در علم و معنوّیت قرار داشتند. بنده معتقدم که آقای بهجت در علم و معنوّیت نظیر نداشت. به تعبیر دیگر، ایشان فرشته روی زمین بودند و از برکات وجود ایشان بسیاری فیض بردند. ایشان در طفولیت هم معنوّیت را احساس میکرده است و از جوانی اهل سیر و سلوک بودند. یکی از دوستان ایشان که با هم به درس آقای قاضی میرفتند، میگفت: «یک روز آقای قاضی به موقع سر درس حاضر نمیشود، آقای بهجت میگوید: ایشان حالشان خوب نیست، و یکایک حالات او را از خانه تا به درس را بیان میکند. وقتی آقای قاضی وارد محل درس میشوند، طرف آقای بهجت میروند و میفرمایند: «امروز شیرین کاری کردی!»؛ لذا باید از ایشان استفاده میشد و فقط در جوار ایشان بودن کفایت نمیکرد. حضرت آیتالله بهاءالدینی (قدس سره) میفرمودند: به آقای بهجت گفتم: «شما بیرون بیا» یعنی بروز کن، شما برای حوزه خوب هستی ایشان در جواب گفته بود: «من معذورم.»
اساساً هر کس بیشتر موحّد باشد اخلاقش هم بهتر خواهد بود و گرامیترین افراد نزد خداوند باتقواترین آنان میباشد که: (وَ اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقیکُمْ) و آقای بهجت این گونه بود و به قول علاّمه طباطبایی (قدس سره) ایشان عبد صالح بودند. همیشه به طلاّب و ارادتمندان آقا توصیه میکردم ایشان را اذیت نکنند فقط از دور تماشا کنند و از ایشان تقاضای دعا کنند یک کلام ایشان داشت و آن اینکه معصیت نکنید، آن را گوش کنند که درس اوّل تا آخر همین است.
این گونه بزرگان اهل کیاستند و «اَلْمُؤْمِنُ یَنْظُرُ بِنُورِاللّهِ» و به روح سیاست آشنا و اگر به این عوالم توجّه کنند از همه بیشتر میفهمند.
در اوایل ارتباط با آیتالله بهجت، مشکلات عدیدهای داشتم. با ایشان در میان گذاشتم، فرمودند: «معوذَتَیْنِ»بخوانید. به دستور ایشان مشغول شدم، تا رسیدن به منزل دیدم مشکلاتم برطرف شده است.